داستان شماره (5)

 روزي مردي به سفر مي رود و موقع وارد شدن به اتاق هتل متوجه مي شود كه اتاق هاي هتل مجهز به رايانه است.

تصميم مي گيرد به همسرش ايميل بزند نامه را مي نويسد اما در نوشتن نشاني اشتباه ميكند و بدون اينكه متوجه شود نامه را ميفرستد و اما در گوشه اي ديگر از كره ي خاكي زني كه تازه از مراسم خاكسپاري شوهرش برگشته بود با فكر اينكه شايد پيام تسليتي از طرف دوستان داشته باشد به سراغ كامپيوتر مي رود تا ايميل هاي خود را بررسي كند.

پس از خواندن اولين پيام غش ميكند و زمين مي خورد پسر او با عجله به سمت اتاق مادر مي دود و مادرش را نقش زمين مي بيند و در همان حال چشمش به مانيتور رايانه و اين پيام ايميل افتاد:

گيرند:همسر عزيزم

موضوع:من رسيدم

ميدونم كه از گرفتن اين ايميل حسابي غافلگير شدي راستش اينجا رايانه دارند و هر كس به اينجا مياد ميتونه به عزيزانش ايميل بده من همين الان رسيدم و همه چيز را چك كردم همه چيز براي اومدن تو اماده است فردا مي بينمت.

اميدوارم سفر تو هم مثل سفر من بي خطر باشه

واي چقدر هوا گرمه........

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:,

] [ 14:49 ] [ افشين ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه